سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ کسانْ نزد خدا، دشمنِ کینه توزِ ستیزه گر است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 89 اردیبهشت 28 , ساعت 4:7 عصر

پس از انتخابات مفسران متعددی در مورد بسیار عجیب و بی مفهوم بودن تعداد آرای احمدی نژاد در مناطق خاصی از کشور، سخن راندند. آیت الله منتظری، یکی از روحانیون مورد احترام و بسیار برجسته کشور (و از منتقدان سرسخت دولت حتی پیش از کنار گذاشته شدن از رهبری پس از مرگ امام خمینی در سال 1989 ) در این خصوص گفت: "هیچ عقل سلیمی نمی تواند این نتایج را باور کند". بسیاری از تحلیل گران به موضوع حتی بسیار مشکوک تر از وی بودند زیرا تعداد آرا احمدی نژاد بسیار بالا (62.9%) بود. (می توان نتیجه کاملا برعکسی از این موضوع نیز داشت: متقلبانی که چگونگی اعلام تعداد آرا در دست آنها بود، راحت تر بودند اگر به جای اعلام رقم بالایی مثل 62 درصد از درصدهای کمتر بین 54 تا 55 درصد استفاده کنند تا تعجب و ناباوری کمتری را نیز به همراه داشته باشد). بهترین نوع ابراز خشم در این زمینه از سوی فریده فرحی از تحلیل گران مسائل ایران در دانشگاه هاوایی مطرح شد. وی برای بیان عصبانیت شدید خود فقط به این جمله اکتفا کرد که "فقط و فقط نمی تونم باور کنم که همچین اتفاقی افتاده."

اعتراض: درصدهای بالای احمدی نژاد بویژه در شهرها و زادگاه های کاندیداهای معترض باور کردنی نیست.

به نظر می رسد برخی از نظر سنجی های پیش از انتخابات خوش بینی های هواداران موسوی را توجیه می کند. در اولین نظرسنجی انجام شده توسط مرکز نظر سنجی دانشگاه تهران که طی روزهای 19 و 20 ماه می انجام شد، احمدی نژاد با نسبت 44 درصد (63% به 19 %) بر موسوی پیشی داشت. همزمان نتیجه مشابهی در نظرسنجی انجام شده توسط سازمان نظر سنجی غربی به دست آمد که در آن آرای احمدی نژاد تقریبا برتری 20 درصدی بر آرای موسوی داشت. البته هر دو این نظر سنجی های درست پس از اعلام اسامی کاندیداهای واجد شرایط انجام شد. در اول ماه ژوئن و درست در نیمه مبارزات سه هفته ای انتخاباتی، فاصله موسوی با احمدی نژاد در نظرسنجی دانشگاه تهران بسیار کم شده و به 9 درصد رسیده بود (39% به 30 %). اما حامیان سرخوش موسوی از توجه به این نکته غفلت ورزیدند که نتایج درست پس از مناظره تلویزیونی سوم ژوئن بین این دو نفر، بار دیگر تغییر پیدا کرد. همزمان با یازدهم ماه ژوئن اختلاف آرا احمدی نژاد با موسوی در نظرسنجی دانشگاه تهران تا 30 % (57% به 27%) افزایش یافت.

با این وجود بسیاری از تحلیل گران شکاک حتی به درستی و اعتبار این نظرسنجی های اعتماد نداشته و نظر سنجی های انجام شده توسط سازمان های دیگر را معتبرتر دانستند. خانم فرحی با این ادعا که نتایج آرا به شدت در تناقض با نظرسنجی اعلام شده توسط موسسه نظر سنجی محرمانه دولت ایران درست شش روز پیش از انتخابات بوده، اظهار داشت که تعداد آرای رسمی اعلام شده رقمی بوده که از داخل یک کلاه به صورت شانسی بیرون کشیده شده است. طبق گزارش ها این نظرسنجی های محرمانه حاکی از کسب 16-18 میلیون رای موسوی در برابر 8-6 میلیون رای برای احمدی نژاد بوده است. مازیار بهاری در گزارش خود در مجله نیوزویک می نویسد حتی اکثریت اعضای سپاه پاسداران نیز تصمیم دارند به نفع موسوی رای بدهند. بیشتر تحلیل گران در این نکته توافق نظر داشتند که از آنجائیکه سپاه پاسداران به عنوان یکی از حامیان محکم احمدی نژاد به شمار می رفتند، طرح این موضوع بسیار تعجب آور بود. بهاری در این گزارش ادامه داده بود که شانس احمدی نژاد برای پیروزی حتی از نظر خود او نیز بسیار ضعیف به نظر می رسید و به این خاطر او کارکنان خود را از مصاحبه با روزنامه نگاران منع کرده بود و در حال پخش پول برای افرادی بوده که در سخنرانی هایش حاضر شوند. گزارش بدون نام بهاری از نظر سنجی محرمانه دولت ایران و نظرات او به سرعت توسط نویسندگان متعددی در سراسر دنیا انعکاس یافتند.

شک بزرگی که درمورد تعداد آرا بوجود آمده بود بر شهرهای بزرگ و زادگاه کاندیداهای معترض متمرکز بود. با وجود اینکه احمدی نژاد مدتی شهردار تهران بوده و با 10 % بالاتر از ساید نامزدهای انتخاباتی سال 2005 آرای تهرانیان را به خود اختصاص داده بود و از سوی دیگر تعداد شرکت کنندگان در مبارزات و همایش های انتخاباتی وی در تهران بیشتر از موسوی بود،"جوآن کول" پیروزی احمدی نژاد را با اکثریت آرا در تهران بسیار بعید و مورد تردید می داند. بطور مثال سه روز پیش از انتخابات هوادارن موسوی زنجیره انسانی در تهران ترتیب دادند که بین حداقل 18000 تا 100000 نفر در آن شرکت کرده بودند. این در حالی بود که همانروز اجتماع طرفداران احمدی نژاد در تهران به 180000 تا 1000000 نفر می رسید.
حال باید پرسید دلیل برتری آرای احمدی نژاد (56%) در استان آذربایجان شرقی، زادگاه موسوی و در نتیجه حیرت پروفسور کول و دیگران چه بود؟ یک احتمال این است که به خاطر عملی شدن وعده احمدی نژاد به مردم آذربایجان شرقی در مورد اجازه تدریس به زبان آذری در دانشگاه تبریز، بسیاری به وی گرایش پیدا کردند. بدشانسی دیگر موسوی احتمالا این بوده که از آنجائیکه رهبر ایران (ایت الله خامنه ای) نیز آذری زبان بوده و به احتمال قریب به یقین احمدی نژاد غیر آذری را به موسوی همشهری و یا شاید خویشاوندش ترجیح می دهد، به احمدی نژاد رای دادند. در نظر سنجی های انجام شده سه هفته پیش از انتخابات نسبت آرای احمدی نژاد به موسوی در میان آذری زبانان و با وجود تعدادی رای دهنده مردد، 2 به 1 (31% به 16% ) بود. با وجود تمامی این موارد درصد آرای کسب شده توسط احمدی نژاد در استان آذربایجان شرقی تقریبا 12 درصد کمتر از انتخابات سال 2005 بوده است.

تردید ها در مورد نتایج آرا در زادگاه دیگر نامزد ریاست جمهوری یعنی مهدی کروبی حتی بیشتر بود. بطوریکه وی آرای خود را در استان لرستان به اندازه ای "مضحک و غیر قابل" باور خواند که "کسی در موردش حتی نمی تواند اظهار نظری کند." البته ظن و بدگمانی کروبی قابل درک بود. تعداد آرای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ( 330183) در مقایسه با تعداد آرای او در انتخابات سال 2005 (5070114 ) به شدت کاهش پیدا کرده بود. یک توضیح ممکن برای این موضوع می تواند این باشد که کروبی در انتخابات سال 2005 یک مدعی و برنده احتمالی بود ولی در انتخابات سال 2009 رای باطله محسوب می شد. درست به همین دلیل، طرفداران موسوی، به شدت حامیان کروبی و رضایی را تشویق به رای دادن به موسوی می کردند (هرچند رای دهندگان به رضایی بیشتر به احمدی نزاد تمایل داشتند تا به موسوی). احتمال دیگر این است که اهالی لرستان حقیقتا احمدی نژاد را بر کروبی ترجیح می دادند. احمدی نژاد در سال 2005 نیز 50 درصد آرای این استان را به خود اختصاص داده بود و این بار نیز رقیب کروبی بود؛ تقریبا می توان گفت تمام کاندیدهای ریاست جمهوری که برای دومین دوره نامزد می شوند، عموما با اکثریت قاطع آرا پیروز می شوند.

اعتراض: اعلام پیروزی احمدی نژاد بطور مشکوکی سریع و زود هنگام بود.

موسوی شکایت کرد که وزارت کشور پیروزی احمدی نژاد را خیلی سریع ، صبح روز بعد از انتخابات و در زمانی بسیار زودتر از آنچه برای شمارش 40 میلیون رای نیاز است، اعلام کرده است. خبرگزاری رسمی ایران هم بسیار زودتر از وزارت کشور و در شب انتخابات پس از دریافت گزارش شمارش تنها 5 میلیون رای، اعلام کرد احمدی نژاد با کسب 69 درصد آرا پیروزشده است. بر طبق گفته موسوی این اخبار زود هنگام همگی حاکی از این است که از مدت ها پیش تصمیم بر این بوده که احمدی نژاد بدون توجه به چگونگی ارای اکتسابی پیروز انتخابات اعلام شود. موسوی به گفته خود، از طریق یکی از مسئولان در شب انتخابات مطلع شده بود که پیروز خواهد بود و باید خود را آماده کند. شاید همین امر هم موسوی را ترغیب کرد که پیش از تمام این بیانیه های دولتی در شب انتخابات خود را پیروز انتخابات اعلام کند. می توان پیش بینی کرد که این اعلامیه شتاب آمیز موسوی حامیان سرخوش وی را برای جشن و شادمانی به خیابان بریزد. اگرچه شور و شوق انها به زودی پس از صدور خبر پیروزی احمدی نژاد توسط خبرگزاری رسمی کشور فرو نشست.

این اتهام یقینا هیچ ارزشی نداشت. کاملا واضح است که هر متقلب انتخاباتی به اندازه ای صبر می کند تا شمارش آرا بطور کامل تمام شود و سپس اعلام می کند که کاندیدای مورد نظرش پیروز شده است. متقلبان انتخاباتی حتی با القای پیروزی نیز سعی نمی کنند که بازنده ی از پیش تعیین شده را به نوعی تحریک کرده و در سر راه خود قرار دهند. مهمتر از همه اینکه زمانبندی این اطلاعیه ها استدلال اساسی موسوی را مبنی بر اینکه اعلام زود هنگام پیروزی احمدی نژاد از سوی وزارت کشور دلیلی بر تقلب بوده چون شمارش 40 میلیون رای به آن سرعت امکان پذیر نیست، کاملا بی اثر می سازد. در واقع همانطور که گفته شد وظیفه وزارت کشور شمارش آرا نیست بلکه جدول بندی اعداد گزارش شده از شمارش آرا در 45693 حوزه رای گیری است؛ کاری که زمانی بسیار کم نیاز دارد. شمارش صندوق های هر حوزه مسلما در مدتی زمانی پیش از اطلاعیه صبح و درست همانند انتخابات های پیشین تمام شده بودند، با وجود این، کار شمارش آرای حوزه ای بطور همزمان در 45692 حوزه انتخاباتی در سراسر ایران و تحت نظر ناظران در حال انجام بوده است.

اعتراض: اعتراضات جاری و سرکوبی ها ثابت می کند که بیشتر ایرانیان حامی کاندیدای معترض هستند.

با وجود اینکه اجتماعات پیش از انتخابات با کمترین دخالت انجام می شد اما پس از انتخابات نیروهای پلیس و بسیج به شدن در مقابل اعتراضات واکنش نشان دادند. در جریان این حوادث عده ای زخمی و تعدادی نیز کشته شدند. معترضان این واکنش ها را سرکوبی وحشیانه حقوق بشر و تاکتیکی در راستای پذیرش اینکه نتایج انتخابات از موسوی دزدیده شده است، توصیف کردند. دولت نیز مدعی شد که عکس العمل سر سختانه اش از این لحاظ قابل توجیه است که تظاهرات پس از اعلام نتایج انتخابات خشونت آمیز شده و منجر به آتش زدن وسایل حمل و نقل عمومی و ساختمان ها، پرتاب کردن سنگ و حمله به نیروهای پلیس و بسیجیان شده بود. در حقیقت معترضان خود را پرچم داران دموکراسی واقعی می دانستند. این درحالی بود که دولت آنها را افراد خشن و مخالف دموکراسی محسوب می کرد که نمی توانستند بپذیرند کاندیدای مورد نظرشان در انتخاباتی عادلانه شکست خورده است.

طرفداران موسوی چندین تظاهرات بزرگ بلافاصله پس از انتخابات و تعدادی تظاهرات کوچکتر اما قابل ملاحظه در نیمه دوم سال 2009 برگزار کردند. روز 21 دسامبر مصادف با مراسم تشییع آیت الله منتظری، بود. پایان سال 2009 نیز همراه شد با تظاهرات چند روزه مخالفان در ایام عاشورا که با تظاهرات گسترده حامیان دولت در روز 27 دسامبر یعنی سه روز بعد، پایان یافت. رسانه های غربی روی این تظاهرات بطور موشکافانه ای تمرکز کرده و ان را پوشش دادند. در مطلبی در روزنامه نیویورک تایمز افراد شرکت کنندگان در تظاهرات روز 27 دسامبر ده ها هزار نفر و در سایر منابع خبری بین 2000 تا 4000 نفر ذکر شده بود. منبع دیگری که از مخالفان احمدی نژاد بود، جمعیت حاضر در انتخابات حامیان دولت در روز 30 دسامبر را 1 میلیون نفر تخمین زد. نکته جالب توجه این است که بسیاری از خبرگزاری های غربی تعداد حاضران در این تظاهرات را بسیار کمتر از تظاهرات معترضان تخمین زدند. افراطی ترین نمونه مقاله ای است که توسط" مایکل اسلکمن" در روز اول ژانویه در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد. در این مقاله پر طول و تفضیل تعداد شرکت کنندگان در تظاهرات 27 دسامبر ده ها هزار نفر تخمین زده شده در حالیکه به اجتماع و تظاهرات حامیان دولت اشاره ای هم نشده است.

البته مطبوعات غربی همیشه نظرات ایرانیان را درباره انتخابات و اعتراضات پس از آن به درستی گزارش نمی کنند. بسیاری از نویسندگان به اطلاعات ارائه شده در تویتر و داده های مشابه دیگری که توسط ایرانیان مسلط به کامپوتر ارائه می شد، اتکا می کردند. "مارک امبایندر" از نویسندگان "دی اتلنتیک" در یکی از پست های خود در وبسایت تویتر درباره تظاهرات تهران اینطور می نویسد: "بسیجیان با تبر ایستاده و مردم را مانند گوشت می برند، آنها کشته ها را مانند یک کارخانه درون کامیون های می اندازند." گزارشات دیگری نیز وجود داشت که قابل باور بود: تمام مغازه ها بسته بودند، جایی برای رفتن نبود، اینترنت هم قطع بود". اگرچه امبایندر هیچ گاه به اثبات شدن هیچ کدام از این پست های تویتری اشاره ای نکرد اما شاید خوانندگان تویتری او اوضاع بسیار بدتری را هم در ایران انتظار داشتند.

اطلاعات دیگر حاکی از این است که ایرانیان نظرات مختلفی درباره انتخابات و اعتراضات پس از ان داشتند. بر طبق نظرسنجی که درست پس از انتخابات انجام شد، 76 درصد رای دهندگان ایرانی از جمله افرادی که به موسوی رای داده بودند، انتخابات را عادلانه و درست دانسته بودند. این درصدها در نظرسنجی دوم که تقریبا سه ماه بعد برگزار شد، تا 83 درصد افزایش یافت. بسیاری از ایرانیان احساس می کردند که تظاهرات معترضان در مواقعی به خاطر تحریکات عمدی بوده و واکنش پلیس و نیروهای بسیجی نیز زیاده از حد نبوده است. بطور مثال تقریبا اکثریت خبرگزاری های خارجی در گزارش های خود پاسخ سخت دولت ایران را در برابر تظاهرات 27 سپتامبر مصادف با ایام عاشورا را مورد انتقاد قرار دادند. این در حالی بود که بسیاری از ایرانیان درعوض معترضان را به خاطر ترتیب دادن تظاهرات در یکی از مهمترین مراسم مذهبی مسلمانان مقصر دانستند. این امر قابل پیش بینی هم بود زیرا به آتش کشیدن خودروهای پلیس و سر دادن شعارهایی به خشونت نیز می انجامید. بر خلاف انتظارات رهبران مخالفان تعداد بسیار کمی از ایرانیان بی طرف واکنش نیروهای پلیس را بی رحمانه و در تلاش برای پنهان کردن عدم مشروعیت دولت پنداشتند.

اعتراض: قطع ارتباطات الکترونیکی مانع از نظارت معترضان بر انتخابات شد.

با وجود اختلاف شدید گزارش ها از نظر بازه زمانی و حجم، هر دو طرف این موضوع را تایید می کنند که در روز انتخابات انواع شکل های ارتباطات الکترونیکی توسط دولت قطع شده بود. دولت این موضوع را مربوط به مشکلات فنی دانست. اما کاندیداهای معترض و حامیان آنها بر این موضوع پافشاری می کردند که قطعی ارتباطات با هدف مشکل کردن انجام هماهنگی ها در فعالیت های روز انتخابات بوده است.

دلیل هر چه که باشد فعلا مشخص نیست که آیا قطعی ارتباطات تاثیر عمده ای بر فعالیت های روز انتخابات داشته است یا نه. طبق قانون مبارزات انتخاباتی دو روز پیش از رای گیری تمام شده بود. در روز انتخابات نیز حداقل تمامی خطوط ثابت و وسایل حمل و نقل به طور عادی برقرار بوده اند. موسوی مدعی نشده که بر اثر قطعی ارتباطات ناظرانش از رسیدن به حوزه های محل اخذ رای بازمانده و یا در انجام وظایف خود دچار مشکل شده اند. تلاش های مربوط به جمع کردن آرا ممکن است در اثر قطعی ارتباط مختل شده باشد اما تمام کاندیداها به یک نسبت تحت تاثیر این مسئله قرار گرفته اند. در واقع از آنجائیکه فعالیت های روز انتخابات برای جمع کردن آرای افرادی است که مردد به شرکت در انتخابات بوده و یا هنوز در مورد کاندیدای مورد نظرشان تصمیم قطعی نگرفته اند، قطعی ارتباطات الکترونیکی بیشتر از موسوی بر آرای احمدی نژاد تاثیر منفی داشته است.

اعتراض: تحلیل های آماری شمارش آرا نشان از بروز تقلب در انتخابات است.

با وجود اینکه چندین چالش مهم آماری که در رابطه با انتخابات مطرح شده بود در قسمت های بالا مطرح شد، برخی تحلیل های پیچیده آماری درباره فراوانی رقمی نیازمند بررسی دقیق تری هستند. گاهی اتفاق می افتاد که ارقام بین 1 تا 9 با فراوانی یکسانی به عنوان اولین رقم معنی دار در بین اعدادی که در بسیاری از مجموعه های داده ای زندگی روزانه یافت می شوند، ظاهر نمی شوند. در عوض هر چقدر رقم کوچکتر باشد احتمال اینکه به عنوان اولین رقم معنی دار در چنین عددی ظاهر شود، بیشتر است. فراوانی احتمالی هر رقم را میتوان بر اساس قانون بن فورد محاسبه کرد. اگر فرض کنیم که اعداد مورد دست کاری قرار گرفته اند، می توان با استفاده از قانون بن فورد و مقایسه فراوانی اولین رقم از 1 تا 9 در داده ها با فراوانی مورد انتظار یک، این دستکاری را تشخیص داد. با استفاده از بن فورد همچنین می توان اعداد تولید شده توسط کامپیوتر را نیز شناسایی کرد و مورد بررسی قرار داد. بطور مثال بر اساس قانون بن فورد، رقم 1 سی درصد احتمال ظاهر شدن به عنوان اولین رقم معنی دار را دارد. این در حالی است که در دسته ای از اعداد که بصورت تصادفی تولید شده باشند این درصد کمتر خواهد بود.

چندین کارشناس آمار اطلاعات به دست آمده از انتخابات سال 2009 ایران را با استفاده زا قانون بن فورد و یا مدل های آماری مشابه در مورد فراوانی رقمی تحلیل کردند. پروفسور "بودویجن روکما" بر اساس تحلیل های خود بر مبنای قانون بن فورد و در سطح آرای شهرستان ها به این نتیجه رسید که تعداد آرائی که با عدد 7 شروع می شدند در مورد نتایج آقای کروبی بسیار بالاتر از آن بود که احتمال وقوع تقلب وجود داشته باشد. اگرچه پروفسور "والتر مبان" خاطر نشان کرد که قانون بن فورد در بسیاری از انتخابات ها و در صورت تحلیل اولین رقم معنی دار تعداد آرا کارایی نداشته است. با این وجود وی معتقد است در صورت تحلیل دومین رقم معنی دار این قانون کاربرد دارد. او در تحلیل داده های انتخابات سال 2009 همین کار را کرد یعنی هم داده های ناحیه ای و هم اطلاعات مربوط به هر صندوق رای را بررسی کرد. با اینکه دکتر مبان نتوانست در تحلیل اطلاعات مربوط به نتایج منطقه ای آرا مورد مشکوکی پیدا کند وی اینطور نتیجه گرفت که با ضریب احتمال بیش از 99%، در تعداد آرای محاسبه شده برای احمدی نژاد، کروبی و رضایی نوعی تغییرات مشکوکی مشاهده می شود. این مورد درمورد آرای موسوی صدق نمی کرد. پروفسور مبان اینطور استدلال کرد که آرای جعلی و ساختگی توضیح احتمالی برای نتایج مشکوک آرای احمدی نژاد است. البته وی در نهایت تاکید کرد که به اطلاعات بیشتر و بررسی های دقیق تر برای نتیجه گیری قاطع نیازمند است.

دو کارشناس آمار دیگر به نام های "برند ببر" و" الکساندرا اسکاسو"، استادان دانشگاه نیویورک، نمونه ای دیگر از این نوع تحلیل ها را ارائه دادند. آنها اطلاعات مربوط به نتایج انتخابات را در سطح استانی بررسی کرده و در تحلیل های خود بر رقم نهایی و دو رقم نهایی هر کدام از اعداد مربوط به نتایج شمارش آرا تمرکز کردند. نتیجه مطالعات آنها که در روزنامه واشنگتن پست درج شد به این مضمون بود: "احتمال درست بودن رقم های مربوط به نتایج انتخابات بسیار کم و در حد 1 به 200 است."

نفی کردن نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری کارشناسان آمار که از قانون "فراوانی رقم "برای بررسی انتخابات سال 2009 ایران استفاده کرده اند و نتیجه گیری های آنان مبنی بر مشکوک بودن تعداد رای ها، کار سختی نیست. ابتدا تحلیل ببر/ اسکاسو را در نظر بگیریم؛ اساسا بر اساس آنچه که این دو نفر توضیح می دهند اگر از یک نفر خواسته شود تا بطور تصادفی 100 عدد پنج رقمی بنویسد احتمال اینکه دو رقم نهایی تعدادی از این اعداد ترکیب خاصی داشته باشد، زیاد است. بطور مثال ترکیب احتمال نوشته شدن عدد 23 بیشتر از 64 یا 17 است زیرا افراد معمولا در ساختن اعدادی که نزدیک به هم نیستند معمولا مشکل دارند. بنابراین اگر جفت هایی از این" اعداد مجاور یا نزدیک" اساسا بیشتر از احتمال وقوع آنها از نظر آماری (29%) در اعداد ظاهر شود، می توان شک کرد که این اعداد بطور انتخابی توسط فرد نوشته شده اند. به همین شکل اگر یک رقم خاص (از 0 تا 9) به عنوان آخرین رقم یک عدد بیشتر یا کمتر از احتمال آماری آن (10% مواقع) در بین اعداد ظاهر شود، باز هم می توان به انتخاب شدن این اعداد مشکوک شد. ببر و اسکاسو 116 عدد را از بین نتایج کلی آرای هر 4 داوطلب را در 29 استان کشور بررسی کردند. آنها کشف کردند که اعداد مجاور بطور مشکوکس اغلب (38%) در اعداد دیده شدند، عدد 7 نیز با 17 درصد فراوانی به عنوان رقم پایانی در اعداد مشاهده شد. در این میان عدد 5 فراوانی بسیار کمی معادل 4% داشته است. در نهایت انها با 99.5% اطمینان اعلام کردند که نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور ایران دست کاری شده است.

اما هیچ کدام از 116 عدد مذکور به هیج عنوان نمی توانست دست کاری یک نفر باشد. مجموع آرایی که در مورد هر استان اعلام می شد در حقیقت صرفا مجموع آرای صندوق های رای در آن استان بوده است. صندوق های رای مبنای محاسبات نهای تر را در سط ناحیه ای، شهری، استانی و کشوری تشکیل می دهند. ما می توانیم در مورد نتایج شک کنیم اما برای اینکار نیازی به کارشناس امار نداریم. یک حساب و کتاب ساده کار را حل می کند. از آنجائیکه مجموع ارای اعلام شده در سطح استان ها در حقیقت مجموع رای های جمع شده در تک تک صندوق های رای در استان مذبور است کسی که قصد دستکاری داشته باشد، باید دقت کامل داشته باشد تا مجموع آرای استانی با مجموع نتایج صندوق ها مطابقت داشته باشد. اگر جمع آرای صدها صندوق رای به عددی ختم شود که ارقام پایانی آن 64 یا 17 یا هر ترکیب از ارقام غیر مجاور باشند، شخص باید همان اعداد را بدون در نظر گرفتن نظریه اعداد مجاور یادداشت کند. همین قضیه در مورد مجموع ارای تحلیل شده در سطح شهری که توسط دکتر روکما و تحلیل های ناحیه ای دکتر مبان هم صادق است.

اینکه آیا ببر و اسکاسو به اشتباه فاحش خود پی برده بودند یا نه معلوم نیست اما آنها پس از بازنگری اطلاعات در سطح نتایج شهری 99.5 % یقین خود در مورد بروی تقلب را پس گرفته و گفتند: پس از اینکه تحلیلی در مورد انتخابات ایران با استفاده از نتایج ارا در سطح استانی نوشتیم، تست های اولیه ای را نیز روی داده های به دست امده در سطح شهری انجام دادیم. در این بررسی های ارقام مشاهدی شده در دورقم آخر اعداد به نظر ساختگی نیامندند. انها همچنین تایید کردند که تمامی نتایج به دست امده از استان ها با مجموع نتایج به دست آمده در شهرها تطابق دارد.

با وجود این عقب نشینی و با اینکه آنها خود اقرار کردند "این فقط یک حدس است"، ببر و اسکاسو سناریوی احتمالی را مطرح کردند. تحلیل آنها بر این اساس بود که اگر دستکاری با اعداد به دست امده در سطوح پایینتر (بطور مثال سطح شهری) آغاز شود، به تدریج نتایج از مجموع انها اعداد در سطح بالاتر (سطح استان ها) به دست آمده و سپس اعداد در سطح بالاتر از نظر آماری بررسی می شوند. این فرضیه چنین نتیجه می گیرد که اعداد در سطح بالاتر قابل دستکاری نیستند چون در واقع از مجموعه اعداد در سطوح پایینتر حاصل شده اند. اما وضعیت در حالت معکوس یعنی شروع دستکاری از اعداد نهایی و سپس حرکت معکوس برای انجام تطابقات لازم در اجزای پایینتر صورت گیرد چگونه خواهد بود؟ شاید ببر و اسکاسو اینطور فرض کردند که عاملان احمدی نژاد در وزارت کشور در شب انتخابات تصمیم گرفتند تا شماره آرای او را در استان ها با نتیجه کل آرا تطبیق دهند و هماهنگ کنند. به دلیل خاصی هم تصمیم گرفتند تا 5 میلیون رای بیشتر به او بدهند تا نیازی به انتخابات دور دوم هم نداشته باشد. این هماهنگی ها برای تطبیق دادن درست اعداد با هم باید در سطح استان ها هم با دقت انجام می شد تا امکان ردیابی تقلب وجود نداشته باشد. به همین صورت تطبیق های انجام شده باید در سطح شهرهای هر استان هم انجام می شد. بیشتر زحمات در این راستا جهت تطبیق نتایج باید معطوف می شد به دو رقم پایانی اعداد به دست آمده.

به این ترتیب افرادی که در وزارت کشور نتایج را دست کاری می کردند در تطابق اعداد مدل ببر / اسکاسو را در نظر داشتند. به نظر می رسد که این افراد آشنایی زیادی با الگوی آماری ببر/اسکاسو داشتند. با این حال خستگی یا عجله مانع از به کار بردن دانششان بطور صحیح در مورد دست کاری اعداد در نتایج به دست امده از استان ها شده است. به این ترتیب قبل از اینکه انها وقت کنند به تنظیم کردن و جور کردن اعداد در سطح شهرها بپردازند این دو نفر توطئه آنها را بر ملا کرده اند.

اما موضوع تحلیل "رقم دوم" پروفسور "مبن" با استفاده از قانون بنفورد در مورد اطلاعات به دست آمده از صندوق های رای چیست؟ شاید او اینطور استدلال کرده که تعداد آرای به دست آمده از هر صندوق رای منعکس کننده مجموع آرا نیست که بتوان از روی آن احتمال دستکاری انسان را بر نتایج رد کرد. دکتر مبن این طور نتیجه گیری می کند که تفاوت نتایج بدست آمده با در نظر گرفتن قانون بن فورد، در مورد آرای موسوی کم بوده اما در مورد آرای احمدی نژاد، کروبی و رضایی بسیار قابل توجه بوده است. از نظر وی دلایل زیادی ممکن است علت این اختلاف را در مورد نتایج رضایی و کروبی توضیح دهد اما تنها توضیح ممکن درمورد نتایج مشکوک احمدی نژاد فقط تقلب در شمارش آرا بوده است.

همانطور که در بالا ذکر شد درصورتیکه نتایج تعداد آرا در سطح منطقه ای با نتیجه حاصل از مجموع آرای هر صندوق رای در آن منطقه مطابق باشد، امکان دست کاری وجود ندارد. اساسا به همین دلیل اگر مشخص کنیم که آرای مربوز به تک تک صندوق ها به درست در صندوق ها ریخته شد و با دقت شمارش شده باشند، در اینصورت تحلیل قانون بنفورد در مورد صندوق های رای و به تبع آن در مورد هر داده ای که حاصل از این اطلاعات باشد یعنی نتایج آرای منطقه ای، صدق نخواهد نکرد. بنابراین از آنجائیکه صحت و درستی شمارش ارا در تک تک صندوق ها تایید شده است، بررسی های دکتر مبن در مورد نتایج صندوق های رای مفهومی نخواهد داشت. از اینرو همانطور که قبلا گفته شد با توجه به اینکه ناظران موسوی کتبا نتایج شمارش را در مورد صندوق ها تایید کرده اند، دکتر مبن باید تحلیل مربوط به "رقم دوم"خود را بر اساس قانون بنفور منحصرا در مورد صندو ق هایی انجام دهد که بر آنها نظارت نشده و یا مورد تایید ناظران قرار نگرفته اند. در صورتیکه بازهم نتایج مشکوک بود همانطور که خود دکتر مبن پیشنهاد می کند باید بررسی های دقیق تر و جامع تر با استفاده از روش های غیر آماری صورت گیرد تا بروز تقلب اثبات شود.

پروفسور مبن به یک نوع رابطه همبستگی دیگر هم اشاره می کند که مربوط به قانون بنفورد نیست. این رابطه هبستگی در رابطه با صندوق های رای و در بین درصد آرای باطله و درصدهای بالای آرای احمدی نژاد محاسبه می شود. از نظر دکتر مبن درصورتیکه شمارشگران آرا حامی احمدی نژاد بوده و تحت نظارت کامل و دقیق ناظران موسوی نبوده باشند، ممکن است که آرای مبهم یا خالی را به نفع احمدی نژاد شمرده باشند. این کار تاثیر دوجانبه ای خواهد داشت یعنی هم درصد آرای احمدی نژاد را بالا خواهد برد و هم در صد آرای نامعتبر و مخدوش را پایین خواهد آورد و به این ترتیب رابطه همبستگی بین این دو ایجاد می شود. نکته دوم این است که درصد بسیار پایین آرای باطله می تواند بیانگر این موضوع باشد که این آرای به تعداد رای های احمدی نژاد افزوده شده اند.

پاسخ باید روشن باشد: در حقیقت شمارش آرا تحت نظارت کامل ناظران موسوی انجام شد و همان ناظران نیز بصورت کتبی نتایج به دست امده را تایید کردند. درصورت وجود هرگونه اشتباه در شمارش آرای مخدوش و یا اضافه کردن هر گونه رای به احمدی نژاد به ویژه در سطحی چنان وسیع که منجر به پیروزی وی شود، مطمئنا باید در همان زمان شناسایی و آشکار می شد. بحث ها در مورد رای های نامعین یا مشکوک همواره یکی از موضوعات داغ در تایید صحت رای ها و فرایند شمارش آرا بوده است. بعید است که ناظران موسوی تایید کرده باشند آرائی که مشکل دار و یا مشکوک بوده اند به نفع احمدی نژاد شمارش شوند و یا از وجود صندوق رائی که در غفلت وی پر از رای شده باشد، چشم پوشی کنند.

نتیجه:
تاکنون هیچ مدرک قابل استنادی منتشر نشده که نشان دهد احمدی نژاد نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 را دزدیده است تا به عبارت دیگر تقلب رخ داده است. نکته دوم اهمیت بیشتری دارد زیرا بسیاری از مفسران از روی عناد تنها به این خاطر مشروعیت پیروزی احمدی نژاد را پذیرفتند که اختلاف تعداد آرا تا اندازه ای زیاد بود که احمدی نژاد بدون تقلب هم برنده می شد. به نظر می رسد که هیچ تلاش جدی از سوی موسوی یا حامیانش برای پیدا کردن چنین مدرکی انجام نشده است. درست پس از انتخابات موسوی در روزنامه اش (کلمه) مدعی شد که 10 میلیون نفر بدون ارائه کارت شناسایی معتبر رای خود را به صندوق انداخته اند، اما در شکایت ارائه شده توسط وی به شورای نگهبان فقط 31 مورد درج شده بود.

اتهام دیگر پر شدن صندوق های رای به صورت غیر قانونی بود اما در عمل هیچ صندوقی از این دست شناسایی نشده بود. مورد دیگر اتهام خرید و فروش گسترده آرا بود اما موسوی فقط چهار نمونه معرفی کرد که در مورد آنها هم مدرک معتبری ارائه نداد. ادعا شد که هزاران یا میلیون ها رای موسوی بیرون انداخته شده و با هزاران یا میلیونها رای به نفع احمدی نژاد جایگزین شده اند اما هیچ کس به چگونگی انجام این کار، یا عاملان آن و یا محل انجام کار اشاره ای نکرد. اتهام دیگر این بود که نتایج شمارش آرا که بطور دستی اعلام شده و توسط ده ها هزار نفر از ناظران موسوی تایید شده بودند در وزارت کشور در شهر تهران تغییر داده شده اند اما با وجود اینکه نتایج مربوط به تک تک 45962 صندوق رای تا مدت ها قابل بررسی و مقایسه بود، هیچ کس به صندوق رای ی اشاره نکرد که این مورد در آن صندوق رخ داده باشد. سکوت ناظران موسوی در حوزه های رای گیری بسیار قابل تامل است. اکثریت و یا تمام آنها معتقدند که تقلب انتخاباتی در سراسر ایران رخ داده اما به نظر هر کدام از آنها مصرند که در حوزه رای گیری انها موردی از تقلب مشاهده نشده است.

حتی منتقدان مستقل نیز شور و اشتیاق اولیه خود برای پیگیری این موضوع را نداشتند. موسسه Chatham House هم هیچ گاه فراتر از تحلیل های اولیه خود نرفت. با وجود اینکه نویسنده تحلیل فوق اظهار کرده بود که پس از اعلام نتایج تک تک حوزه های رای گیری تحلیل جامع تری خواهد نوشت، و با در نظر گرفتن این نکته که اطلاعات مذکور چند روز بعد منتشر شد، اما گزارش یا تحلیل کامل هیچ گاه ارائه نشد. تقریبا پاسخ تمام حامیان موسوی به اطلاعات مربوط به صندوق های رای یکسان بود یعنی سکوت. به نظر می رسد که کارشناسان علم آمار نظیر "روکما"،" ببر "و" اسکاکو" نیز بطور کلی این موضوع را نادیده گرفته اند. حتی تعداد معدودی از جمله "پروفسور مبان "که نتایج مربوط به تک تک صندوق ها را بررسی کردند اهمیت این تحلیل ها را نادیده انگاشته و یا از آن چشم پوشی کردند. این اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری ایرانبود که به سادگی می شد مدرکی برای اثبات بروز تقلب از طریق مقایسه اعداد گزارش شده توسط وزارت کشور با گزارش های حوزه ها که به تایید ناظران موسوی رسیده بود پیدا کرد. منصفانه است اگر اکنون بپرسیم چرا هیچ کس این کار را انجام نداد و یا اگر انجام داد چرا یافته هایش را منتشر نکرد.

علی رغم نبودن هیچ گونه مدرکی، موسوی هیچ گاه تقاضای خود را پس نگرفت. تنها درخواست وی این است که هیچ بررسی در مورد نتایج صورت نگیرد و فقط انتخابات بار دیگر برگزار شود. جالب است اگر می دانستیم مثلا واکنش آمریکایی ها در مقابل در خواستی مشابه از سوی الگور پس از انتخابات سال 2000 چگونه می توانست باشد. موسوی هیچ گاه در این باره توضیح نداد که چه اتفاقی می افتاد اگر انتخابات بار دیگر تکرار می شد و بار دیگر همین نتایج به دست می امد. آیا باز هم انتخاباتی دیگر می خواست و شاید باز هم همین طور تا زمانیکه ایرانیان به حق خود برسند! حتی هوادارن دو آتشه وی نیز در نهایت اصرار می کردند باید مدرکی وجود داشته باشد. اگر قرار است در نهایت روزی این اتفاق بیفتند، چرا آن روز همین اکنون نباشد؟ عادلانه نیست 24 میلیون ایرانی که به احمدی نژاد رای داده اند دولتی داشته باشند که با یک کاندیدای شکست خورده که بدون پایه و اساس انتخابات را نفی می کند، مصالحه کند. بازنده حق دارد که در مورد انتخابات ناعادلانه اعتراض و شکایت کند اما برنده و آنهایی که به وی رای داده اند نیز به همان میزان حق دارند تا بخواهند بقیه به یک انتخابات عادلانه احترام بگذارند. همیشه در انتخابات یک طرف شکست می خورد که این خود از نشانه های دموکراسی است نه تقلب. تقلب نیاز به مدرک دارد نه صرفا ناراحتی، تعجب و یا سو ظن.

تمامی این موارد در خارج از ایران نیز صدق می کند. اینکه برخی از رهبران غربی در مذاکرات خصوصی با همتایان خارجی خود به مشروعیت انتخاب احمدی نژاد اذعان کرده ولی در انظار عموم سخن دیگری می گویند نیز باعث بدگمانی می شود. حتی مقاماتی (مانند هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا) که در اظهارات خود در باره انتخابات ایران نسبتا محافظه کار بودند، به خاطر مواضع مقابله ای خود در سایر زمینه ها از معترضان حمایت کردند. بسیاری از رسانه های غربی در برنامه خود انتخابات ایران را زیر سوال می برند که از نظر نویسندگان این روش انعکاس دهنده همین سیاست کشور های مذکور است. اما عده ای دیگر هستند که صرفا نتایج انتخابات را تایید می کنند. وقت آن رسیده که سایرین نیز همین کار را انجام دهند.

انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر 1116203

سه شنبه 89 اردیبهشت 28 , ساعت 4:3 عصر
کد خبر: 1122306 زمان مخابره: 1389/2/28 - 15:4:45
مسئولان رئال مادرید با مورینییو به توافق رسیدند
تهران - مسوولان باشگاه رئال مادرید با "خوزه مورینییو" سرمربی نامدار پرتغالی برای سپردن هدایت تیم خود به این مربی به توافق رسیدند.
به گزارش ایرنا، روزنامه AS اسپانیا روز سه شنبه نوشت: مدیر برنامه های خوزه مورینییو این خبر را تایید و به توافق نهایی طرفین اشاره کرد.
برخلاف هفته های گذشته مذاکره خوزه مورینییو با مسوولان باشگاه رئال مادرید به صورت آشکارا پیگیری می شود و به نظر می رسد فصل آینده این مربی پرتغالی هدایت رئالی ها را در لالیگا بر عهده خواهد داشت.
مدیر برنامه های مورینییو در این زمینه خاطر نشان کرد: ما در همه زمینه ها با سران باشگاه رئال مادرید به توافق رسیده ایم و به زودی قرارداد این مربی با باشگاه رئال مادرید امضا خواهد شد.
"خورخه مندز" تاکید کرد: روز گذشته جلسه بسیار خوبی بین طرفین در مادرید برگزار شد و به همین خاطر باید برای فصل آینده مورینییو را مربی تیم رئال دانست.
وی ادامه داد: پس از فینال لیگ قهرمانان قرارداد مورینییو با اینترمیلان به پایان می رسد و این مربی پرتغالی می تواند برای ادامه فعالیت راهی مادرید شود.
گفتنی است، مورینییو به عنوان سرمربی اینترمیلان باید در دیدار پایانی لیگ قهرمانان اروپا که اول خرداد ماه آینده برگزار می شود تیم خود را برابر بایرن مونیخ نماینده آلمان هدایت کند.
3783

انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر 1122306

سه شنبه 89 اردیبهشت 28 , ساعت 4:2 عصر
نظرشما درمورد صیغه چیست؟ایا این امر رامی پسندید؟نظردهید
<   <<   6      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ